۱۳۹۶ دی ۲, شنبه

چگونه مخالفت با شورای نگهبان مخالفت با «خدا» شد؟


رویداد۲۴- آیت‌الله سعیدی امام‌جمعه قم در سخنان اخیر خود در نماز جمعه گفته است: «ایستادگی در برابر نظرات فقهای شورای نگهبان دشمنی با خداوند متعال است.» نظری که مباحث گوناگونی را در فضای رسانه‌ای کشور در پی داشته است و بسیاری از محققین و عالمان نظریه‌پرداز را متعجب کرده است.

آورده‌اند که در حضور جمعی از افراد، شخصی باهدف آنکه بتواند نظر خویش را بر کرسی نشاند و پس از کلام او، حرفی نماند و همه تبعیت کنند، به پا خواست و اعلام کرد: «من پیامبری از جانب پروردگار هستم». یکی از دوستانش که او را می‌شناخت و می‌دانست چنین کلامی برای آن است که نظر آن شخص به کرسی بنشیند و هیچ‌کس به خود اجازه نقد و رد نظر او را ندهد، فرصت را مغتنم شمرد و با صدای رسا اعلام کرد: «او دروغ می‌گوید چراکه من، هیچ‌گاه او را مبعوث به رسالت نکردم.»
این داستان تمثیلی، حکایت تکراری روزها و سال‌هایی است که مردم ایران با آن مواجه شده و می‌شوند، حکایتی که برخی را به این نتیجه رسانده است که از مقدسات دینی و اعتقادات مردم برای پیشبرد اهداف خویش مایه بگذارند. آن‌ها که روزگاری برای فرار از پاسخگویی خود را منصوب از جانب خدا می‌دانستند، به‌مرور زمان برای خود، جایگاهی هم‌طراز جایگاه خداوند را متصور شده‌اند که حکمشان؛ حکم خدا و مخالفت با آن‌ها؛ همانند دشمنی با خداوند شده است.
جماعتی که حاضرند برای آنکه کاندیدایشان به منصب دلخواه، دست یابد، از نام امام زمان (عج) سوءاستفاده کرده و ایشان را حامی و دعاگوی فرد امام غایب معرفی کنند، حاضرند برای سرکوب مخالفان اطاعت از فردی که در آینده، او را منحرف و اختلاسگر معرفی می‌کنند را اطاعت از خداوند بیان کنند، حاضرند در معرفی کاندیدای موردنظر برای ریاست، او را بهترین فرد موجود بر روی کره زمین برای احراز آن منصب دنیایی معرفی کنند و درعین‌حال، شخص موردنظر توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شود، حاضرند برای فرار از مواجهه با انتقاد و مخالفت، اختیارات خود را «یک‌بند انگشت کمتر از اختیارات خداوند بدانند» و بالاخره جماعتی که حاضرند مخالفت با حکم قسمتی از نظام برآمده از آرای مردم را به‌مثابه ایستادگی در برابر خداوند بیان کنند تا مبادا روزی مجبور به پاسخگویی به انتقادات و مخالفت‌ها شوند.
در رابطه با سخنان اخیر امام‌جمعه قم، باید نکاتی را یادآوری کرد که مبادا تداوم رویه افرادی همچون ایشان که مبدع سخنان شاذ دیگری نیز بوده - از جمله آنکه مدعی شده بود «رهبر معظم انقلاب وقتی می‎خواستند از بدن مادرشان جدا شوند در لحظه تولد گفتند یا علی!» - منجر به مباحثی همچون هاله نور و برخی اقدامات فرا زمینی و یا خدای‌ناکرده، احکام استبدادی شود.
درست است که در قانون کشور، جایگاه مهمی برای شورای نگهبان در کنار دیگر ارکان نظام در نظر گرفته‌شده است و پس از تصویب مجلس و تائید شورای نگهبان است که احکام، به قانون تبدیل می‌شوند اما باید در نظر داشت که هیچ رکنی از ارکان نظام و هیچ قانون مصوبی در کشور نیست که در معرض خطا و اشتباه نباشد و لازمه پویایی کشور و اداره امور آن، فضای باز انتقادی و آزادی اظهارنظر در باب موضوعات گوناگونی است که در کشور، جاری و ساری است.
می‌توان قانون را اجرا کرد و در مسیر بهبود آن کوشید، می‌توان ساختار قانونی کنونی را نقد کرد اما مقید به اجرای خروجی‌های آن بود، می‌توان نظرات مخالف را بیان کرد ولی در مسیر تقویت قانون، حرکت کرد و می‌توان تمامی ارکان نظام را مورد بازخواست قرارداد و مجبور به پاسخگویی کرد ولی درعین‌حال، دشمن خداوند هم نبود.
افرادی که با خود فکر می‌کنند اگر به‌تمامی اقدامات کشور، حالت تقدس بدهند و اعتقادات مردم را به‌تمامی موضوعات، مرتبط کنند؛ آنگاه توانسته‌اند به کشور کمک کنند، باید بدانند که با این اقدامات خود، بزرگ‌ترین خیانت را به کشور و نظام اسلامی وارد می‌کنند و ضربات جبران ناپذیری را به روح جمهوریت و مردم‌سالاری، می‎زنند؛ آن‌هم در کشوری که بنیان‌گذارش، خود را مصون از اشتباه نمی‌دانست و نظراتش را در معرض خطا می‌دید. کاش آقایان صاحب تریبون، اندکی در گفته‌های خود تأمل کنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر