۱۳۹۶ آبان ۱۸, پنجشنبه

جنبش سکولار دموکراسی ربطی به اشخاص خاص ندارد! 

نقدی بر"بازهم در تداوم قتل عام واژه ها" مجید آژنگ



عبدالحمید وحیدی
با حال بیمار و رنجوری ی که بسیاری از  دوستان حاضر در کنگره چهارم و پنجم شاهد آن بودند، مسیری را از فرانسه تا محل برگزاری در شهر هامبورگ و کلن آلمان طی کردم تا در آن دو حضورداشته باشم.  

طی چهار دهه بعد از انقلاب کسی نمی تواند  اذعان کند که حتی یکبار مرا در یک مراسم سیاسی دیده باشد !  آیا نمی توانستم مراسم آن دو کنگره را مستقمآ از رسانها دنبال کنم ؟  عاملی که سبب شد و می شود که  با حال رنجورم دست به چنین اقدامی بزنم به این دلیل است که نشان دهم که گفتمان « سکولار دموکراسی » تا چه حد می تواند پادزهری در برابر این نظام غاصب قد علم کند. هر چند آقایان نوری علا و اعتمادی از آن به عنوان « آلترناتیو» یاد می کنند ، که من با بکار گیری این واژه مخالفم، زیرا همانطور که یاد آور شدم ، سکولار دموکراسی یک گفتمان است و لا غیر... به محض اینکه بخواهیم از آن آلترناتیو سیاسی بسازیم آنرا محبوس  به قیودی می کنیم که دیگر  در چهارچوب یک گفتمان آزاد  قرار نمی گیرد. هم در کنگره هامبورگ و هم در کلن در حضور دیگران دست  آقایان نوری علا و اعتمادی را بخاطر تلاش خستگی ناپذیر آنها در راه پیشبرد جنبش سکولار دموکراسی  به گرمی فشردم  که البته بخوبی بر این باور و شاهد آنم که بسیاری در این ارتباط همانند من فکر می کنند. اما زمانیکه با نوشتارهایی نظیر آقایان بهگر و اقبال اقبالی و مجید آژنگ روبر می شوم براستی افسوس می خورم . برای نمونه چرا آقای مجید آزنگ باید در مقاله خود چنین بنویسد :    
جنبش سکولار دموکراسی از آنجا شكست خورد كه منیّت ها و خودكامگى ها جاى خرد جمعى نشست و آنجايي به شكست انجاميد كه شرط و شروطى بميان آمد و جنبش به ملك شخصى تنزل نمود. هر جريانى كه بر فرد و فرديت استوار شود سرنوشتى جز شكست ندارد؛ هر چند كه آن فرد شايسته ترين در ميان جمع باشد! قدرت فرد بايستى كه تابع و نشأت گرفته از جمع باشد، و آن فرد حق ندارد كه در هيچ زمينه اى از شانتاژ و اهرم هاى مشابه استفاده كند.
متأسفانه اين دو عامل، بشهادت اكثريت فعالين و صاحب نظران و كوشندگان جنبش سكولار دمكراسى، هميشه نقش مخرب داشته و هرگز هم حاضر نيست در يك ديالوگ جمعى به اينگونه رفتار وحدت شكنانه پاسخ دهد.
نکته جالبی که توجه مرا برانگیخت و سبب نگارش این نوشتار شد، چرخش نگاه آقای آژنگ به جریانات است ، به این معنی که یک شب قبل از اینکه دوستان سکولار دموکرات تاسیس حزب را در ساعاتی باقیمانده به پایان کنگره اعلام نمایند ، در هنگام بازگشت از رستوران به هتل محل اقامت در شهر هامبورگ ، در همگامی با آقایان منوچهر یزدیان ، محمد رضا روحانی و آقای آژنگ بودم ، آقایان یزدیان و آژنگ خبر تاسیس حزب را که فردای آنروز قرار بود موجودیتش اعلام شود را به اطلاع من و آقای روحانی رساندند ، شاید قصد آنها در این بود که دیدگاه ما را در این مورد جویا شوند.  بنده به محض شنیدن این خبر گفتم هر دم از این باغ........ هنوز از آلترناتیو بازی رها نشده شاهد حزبی شدن سکولار دموکراسی هم می شویم! حال بماند که چه مسا ئلی بیان شد ،  در نهایت گفتم آینده ای نه چندان دور گفته های مرا ثابت خواهد کرد ، و امروز شاهد اعترافات مکتوب خود آقای مجید آژنگ هستیم.


در اینجا صرفآ انتقاد از آقای آژنگ نیست زیرا ،  اصولآ ما مردمی بوده و هستیم  که به افتادن ها و تجربه نیاموختن از آنها ، عادت کرده ایم . این موضوع جزیی از فرهنگ باستانی ما بوده و هست . اما، جمله پایانی مقاله  آقای آژنگ  توجه مرا جلب کرد. باید طرحی نو بر اندازیم و خواهیم انداخت!  امیدوارم که طرح نوین ایشان از نوع طرح هایی که طی این چهار دهه شاهد هزاران از آنها بوده ایم  ، نباشد ، که بخاطر کینه ورزی نسبت به اشخاص ، طرح عبور از سکولار دموکراسی را مطرح نمایند ! زیرا ، ما ایرانیان بنا به سنت دیرینه نشان داده ایم که در کینه ورزی آماده ایم  قیصریه را برای دستمالی بر باد دهیم!  ایشان نباید فراموش کنند که جنبش سکولار دموکراسی ربطی به اشخاص ندارد ، در حالیکه این قاعده در مورد حزب سکولار دموکرات دقیقآ صادق و ربط پیدا می کند. لازم به ذکر است  که زمانیکه آقای حسن بهگر طی مقاله ای متن بیانیه حزب سکولار دموکرات در مورد ترامپ را مورد انتقاد قرار داده  بودند ، در متن مقاله خود به جای حزب سکولار دموکرات به واژه سکولار دموکرات ها بسنده کرده بودند. بنده متوجه چنین اشتباه سهوی از طرف ایشان شدم ، لذا،از آقای بهگر خواستم که این اشتباه را اصلاح کنند ، که ایشان  با پوزش خواهی بفوریت آنرا اصلاح کردند . پس ، همانطور که وابستگی فرد به جنبش حقوق بشر ، ربطی به نگاه خانم عبادی  به آنرا ندارد ، وابستگی  به جنبش سکولار دموکراسی نیز ارتباطی به دوستانی نظیر آقایان اعتمادی و نوری پیدا نمی کند !   البته این دوستان یاد شده نباید فراموش کنند که هر لغزش از سوی آنها ته تنها  به جنبش سکولار دموکراسی که مبلغین اصلی آن بوده و هستند ، بلکه به شخص خودشان لطمه وارد می شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر