۱۳۹۶ خرداد ۴, پنجشنبه

h

انتخابات : پیامی برای همه !

حمید فرخنده
بار دیگر مردم ایران با مشارکت ۷۳ درصدی خود به تداوم دولت حسن روحانی رای دادند. ما هنوز آمار دقیق آرای روستاها و شهرهای کوچک را در دست نداریم، اما نه تنها پوپولیسم در ایران شکست خورد، بلکه بنا به شواهد اولیه بخش بزرگی از اقشار محروم و روستانشینان کشور نیز فریب وعده یارانه های سه برابری را نخوردند.
گرچه چند هفته مانده به برگزاری انتخابات بخش معتدل اصولگرایان به رهبری صادق لاریجانی و علی مطهری به اردوی حسن روحانی پیوستند، اما بخش عمده اصولگرایان که با ابراهیم رئیسی و قالیباف به میدان آمدند، بازنده بزرگ سیاسی و اخلاقی این انتخابات بودند. کناره گیری قالیباف به نفع رئیسی اشتباه آنان بود، چون بخش مهمی از آرای قالیباف به سمت رئیسی نرفت. درحالیکه اگر برعکس رئیسی کنار رفته بود، آرای بیشتری نصیب آنان می شد. انتخابات اما در عین حال نشان داد که جریان اصولگرای کشور در حال زمینی تر شدن در صحنه سیاسی کشور است. توسل به خوانند ه ای جنجالی مانند امیر تتلو و بکارگیری "دی جی" دختر در تبلیغات خیابانی خود، هرچند ریاکاری زاهدانه آنان را نشان داد، ولی این رجوع به خواننده ای جوان که معمولا مانند دیگر هم صنفی های خود با ممنوعیت برگزاری کنسرت روبروست، گویای آن است که اصولگرایان ایران به این درک رسیده اند که دیگر نمی توانند هنرمندان کشور و خواست نسل جوان کشور برای شرکت در کنسرت ها و آزادیهای فرهنگی را نادیده بگیرند. تاکید آنها بر فقر و حل این معضل نیز برای آنانی که روزگاری اقتصاد را مال انسان نمی دانستند و به این گفته افتخار نیز می کردند، جلوه های دیگری از این زمینی شدن سیاست حتی در اردوگاه اصولگرایی است. انتخابات ریاست جمهوری پیامی برای همه، هم برای جناح های سیاسی داخل کشور، هم برای آقای خامنه ای و هم به گروههای اپوزیسیون تحریم کننده در بر داشت:

پیام برای اصولگرایان

۱. مردم ایران حتی بخش بزرگی از اقشار کم درآمد و روستایی فریب پوپولیسم و حتی و عده سه برابر کردن یارانه ها هم نمی خورند.
۲. وعده های فریبنده برای ایجاد اشتغال بدون برنامه دیگر برای برنده شدن در انتخابات کار آمد نیست.
۳. اصولگرایان اگر می خواهند دچار ریزش بیشتر نشوند و بعنوان یک نیروی سیاسی در جامعه ایران جایگاه خود را تثبیت کنند باید به تشتت در صفوف خود پایان دهند و حول چهره ای جمع شوند که کارنامه ای نسبتا مقبول داشته باشد.
۴. پی آمد رجوع به پوپولیسم برای شکست اصلاح طلبان که با حمایت از محمود احمدی نژاد در سال ۸۴ شروع شد، گرچه برای دو دوره ریاست جمهوری دولت های نهم و دهم کارساز بود، اما مانند یک "بومرانگ سیاسی" همچنان به ضربات خود به اردوی اصولگرایان ادامه می دهد.
۵. برخورد ریاکارانه اصولگرایان با فضای فرهنگی بویژه برای جوانان کشور در آستانه انتخابات ممکن است موقتا برای جلب بخشی از آرای خاکستری کارساز باشد، اما به ریزش آرای ثابت آنان در متن جامعه خواهد انجامید.


پیام برای اصلاح طلبان

۱. باز گشت به اصلاح طلبی در چها چوب نظام برای آن بخش از اصلاح طلبان سبز که با انتخابات قهر کرده بودند، ثمره مثبت خود را آنچنانکه در انتخابات ۹۲ نشان داده بود، در این انتخابات نیز نشان داد. بسیج گسترده جوانان حامی جنبش سبز و افزایش آرای ۶ درصدی روحانی تاکیدی بر ادامه این روند بود.
۲. اصلاح طلبان نباید فراموش کنند که اصولگرایان ۱۶ میلیون رای داشتند و آنها یک نیروی مهم سیاسی هم در میان مردم ایران و هم در نهادهای قدرت هستند. تلاش برای گفتگو با رقیب سیاسی و شنیدن نظرات آنان از یکسو به تقویت پایبندی آنان به صندوق های رای و از سوی دیگر به کاهش کارشکنی های آنان در کار دولت برای تحقق برنامه های خود کمک خواهد کرد.

پیام به رهبر جمهوری اسلامی

۱.آیت الله خامنه ای با درسگیری از تجربه تلخ حمایتهای خود از احمدی نژاد و هزینه سنگین سرکوب جنبش سبز، در آستانه انتخابات اخیر چون انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بر اهمیت صیانت از آرای مردم تاکید کرد. ایشان از ۲۰ سال پیش این تجربه را داشته است که حمایت صریح یا حتی تلویحی وی از یک کاندیدای مورد علاقه اش به ضرر آن کاندیدا تمام می شود. مردم ایران در انتخابات های مختلف نشان داده اند عموما به کاندیدایی رای میدهند که با نظرات و دیدگاه های سیاسی و فرهنگی رهبر جمهوری اسلامی زاویه دارند. حداقل از انتخابات سال ۹۲ تاکنون آقای خامنه ای نشان داده است که رهبر راست افراطی در کشور نیست. شرکت گسترده مردم در انتخابات و انتخاب آقای روحانی که با رهبر جمهوری اسلامی در بسیاری از موارد زاویه دارد و همچنین جشن هایی که مردم در شب پیروزی روحانی در سرتاسر کشور برپا کردند و شعارهای مهمی که در متینگ های انتخاباتی روحانی و جهانگیری شنیده شد این پیام آیت الله خامنه ای دارد که اکثریت مردم ایران دیدگاههای محافظه کارانه رهبر جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگ، حصر رهبران جنبش سبز و گاه سیاست ه و حرف های تشنج آفرین وی در رابطه با جهان و کشورهای منطقه را نمی پسندند.
۲. آقای خامنه ای دریافته است که نقش آقای روحانی و اصلاح طلبان تیم او برای ادامه برجام و گردش چرخ های اقتصادی کشور مهم است. عدم دخالت مستقیم رهبر جمهوری اسلامی در انتخابات و دعوت از همه نیروهای دست اندکار و نیروهای نظامی برای صیانت از آرای مردم هم برای موقعیت ایشان هم در میان مردم و هم درمیان اکثر جریان های سیاسی کشور، مثبت است. به همان میزان که آقای خامنه ای خود را از رهبری راست افراطی در میان اصولگرایان دورتر کند، فاصله ای که میان ملت و رهبری نظام افتاده است کمتر خواهد شد.
۳. از چند ماه قبل از انتخابات این شایعه در فضای سیاسی ایران مطرح شد که طرحی در دست است که رئیسی را اول به ریاست جمهوری برسانند و بعد هم او درصورت فوت رهبر جمهوری اسلامی، جانشین وی شود. این درحالی بود که آقای خامنه ای بجز حکم نایب التولیت آستان قدس و تقدیر از رئیسی در آن حکم و ترتیب دیداری بین رئیسی و نظامیان، حمایت دیگری از وی نه برای ریاست جمهوری و نه بطریق اولی برای رهبری، نکرده بود. ما از همه نقشه ها و تصمیمات در سرای قدرت در جمهوری اسلامی باخبر نیستسم، اما بسیار بعید بنظر می رسد آقای خامنه ای کسی را برای رهبری برگزیند که دستش به جنایت بزرگ سال ۶۷ آلوده باشد و حتی درمیان بخش بزرگی از اصولگرایان مقبولیت نداشته باشد. ادعایی که به هرحال چندان با شواهد موجود نمی خواند و شاید اولین بار توسط اکبر گنجی مطرح شد و بسیاری دیگر نیروهای سیاسی و تحلیل گران نیز آن را تکرار کردند. درست است که اپوزیسیون دمکراسی خواه با دیدگاههای سیاسی آقای خامنه ای در بسیاری از موارد اختلاف نظر دارد، اما نیروهای سیاسی و تحلیلگران نباید رقبای خود را دست کم بگیرند. ارزیابی واقعگرایانه نشان از آن دارد که آقای خامنه ای حتی با منطق اصولگرایی و با نگاه حفظ نظام بسیار بعید است بدنام ترین روحانی نظام را برای مقام رهبری جمهوری اسلامی در نظر بگیرد.

پیام به تحریم کنندگان انتخابات

بعد از اصولگرایان، تحریم کنندگان انتخابات که اغلب نیروهای اپوزیسیون خارج کشور را تشکیل می دادند بزرگترین بازندگان این انتخابات بودند. بازنده به دو دلیل، اول اینکه نه تنها بیش از ۴۱ میلیون رای دهنده [و حدود ۴۵ میلیون شرکت کننده، چون بسیاری به علت طولانی بودن صفهای رای دهندگان در بسیاری از حوزه های انتخاباتی نتوانستند رای خود را به صندوق بیندازند] یعنی بیش از ۷۳ درصد ایرانیان در انتخابات شرکت کردند. دوم به دلیل اخلاقی شکست خوردند. البته نه همه اما برخی از سازمان ها و گروههای تحریم کننده در خارج کشور با تجمع مقابل سفارت خانه ها یا کنسولگرهای جمهوری اسلامی با توهین به رای دهندگان بیشتر در قد و قامت یک گروه فشار ظاهر شدند. آنها به انتخاب ایرانیان خارج کشورر که به شکل گسترده و بی سابقه (حتی بسیار بیشتر از سال ۸۸) در انتخابات شرکت کردند، احترام نگذاشتند. البته در هر دوره از انتخابات از شمار هواداران تحریم کاسته شده و این ایده در انزوای بیشتر قرار گرفته است. برخی از کاربران طرفدار تحریم در فضای مجازی نه تنها به هنرمندانی مانند اصغر فرهادی، محمود دولت آبادی، فاطمه معتمد آریا محمد علی کشاورز بسیاری دیگر که با حمایت از حسن روحانی مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کرده بودند، بلکه به شیرزنان آزادیخواهی مانند بهاره هدایت و نرگس محمدی، دو نفر از برجسته ترین هزینه پردازان راه آزادی و دمکراسی در ایران، که دعوت به شرکت در انتخابات کرده بودند نیز توهین کردند. آنها بجای آنکه درک و فهم ورشکسته خود از صحنه سیاست ایران را به زیر علامت سوال ببرند، متاسفانه با الفاظی توهین آمیز از بیش از ۴۱ میلیون ایرانی شرکت کننده در انتخابات، یاد کردند.
تحریم کنندگان تنها در صورتی شانس موفقیت خواهند بود که اولا بخش بزرگی از رای دهنگان به دعوت آنان پاسخ مثبت دهند و ثانیا تحریم را به حرکتی فعال برای جنبش اعتراضی در فردای انتخابات تبدیل کنند. هیچکدام از این دو مورد درمورد تحریم کنندگان تحقق نیافته است. آنها در این انتخابات برای چندمین بار و بیش از پیش شکست خوردند و انزوای خود را نشان دادند. تحلیل منسوخ شده و غیرواقعی آنان از شرایط سیاسی و اجتماعی ایران، غرقه شدن در تحلیل طبقاتی غیرواقعی از جامعه ایران، طرفداری از سرنگونی و انقلاب در برابر اصلاحات و سرانجام ادبیات، شعارها و سیاست هایشان آنها را به انزوای بیشتر فروخواهد برد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر