۱۳۹۵ فروردین ۳, سه‌شنبه

رابطه خامنه ای با روحانی به کدام سو می رود ؟

بی بی سی، جمشید برزگر :


خامنه‌ای اکنون عملا در جایگاه رهبر مخالفان و منتقدان دولت روحانی قرار گرفته است

یک روز پس از حملات مستقیم و شدید علی خامنه‌ای به حسن روحانی، آیا تبریک تلفنی سال نو می‌تواند مسیر رابطه‌ای تا این حد واگرایانه در برابر چشم همگان را تغییر دهد و بهبودی در مناسبات رهبر نظام با رئیس جمهوری اسلامی پدید آورد؟ 

در طول دوران رهبری خامنه‌ای، مناسبات او با رؤسای جمهوری هرگز تا پایان به خوبی و خوشی پیش نرفته است؛ اما این مناسبات هرگز تا این اندازه زودهنگام هم تیره و تار نشده بود و دو طرف کمتر چنین آشکار و بی‌پرده مقابل هم موضع گرفته بودند.

نمونه‌هایی متعدد از تقابل، رویارویی و تضاد خامنه‌ای با رؤسای جمهوری در دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و حسن روحانی از یک سو و حتی محمود احمدی‌نژاد از سوی دیگر می‌توان پیدا کرد. در دوران سه رئیس جمهوری قبلی، معمولاً اختلاف‌ها و تقابل‌ها در دور دوم ریاست جمهوری شدت می‌یافت، اما در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، این تقابل تقریباً از همان سال اول شروع شد و در نیمه دوران اول ریاست جمهوری او به اوج خود رسیده است.

در این مسیر کم و بیش همیشه پیموده شده اما روندی که در چند ماه گذشته شدت یافته و در اولین روز سال ۱۳۹۵ مشاهده شده، مرحله‌ای تازه از تقابل رهبر نظام با دومین مقام رسمی کشور و بالاترین مرجع انتخابی در جمهوری اسلامی را به نمایش می‌گذارد.

در ماه‌های قبل، در موارد متعددی، از اختلاف‌نظر بر سر نقش سپاه پاسداران و عملکرد شورای نگهبان گرفته تا پیشبرد مذاکرات هسته‌ای و تفسیر تاریخ صدر اسلام، خامنه‌ای و حسن روحانی در تریبون‌های عمومی پاسخ یکدیگر را داده‌اند.

در این میان، حسن روحانی اگر چه با لحنی ملایم‌تر، اما ظاهراً مصمم‌تر از همتایان قبلی‌اش بر مواضع خود پای فشرده و در مقابل، خامنه‌ای روز به روز بر صراحت و تندی لحن خود افزوده است.

این روند عملاً به آنجا انجامیده است که گاه تشخیص لحن خامنه‌ای از لحن منتقدان و مخالفان تندرو دولت تقریباً دیگر به سادگی ممکن نیست.

خامنه‌ای گاه هم در شناسایی و بیان مصادیق مورد انتقاد و هم در نحوه استفاده از واژگان، ادبیاتی بسیار شبیه به سرمقاله‌های تند حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان یا نمایندگان تندرویی مانند حمید رسایی و مهدی کوچک زاده پیدا کرده است.

به عنوان مثال، او روز یکشنبه اول فروردین ۱۳۹۵ تنها ساعاتی پس از پخش پیام نوروزی حسن روحانی، در سخنرانی خود در مشهد با تمسخر ایده برجام ۲ را به کلی رد کرد.

او نه تنها فراخوان حسن روحانی برای اقدام مشترک در داخل کشور برای وحدت و آشتی و سازندگی را رد کرد، بلکه با صراحتی کم سابقه اصل چنین ایده‌ای را ساخته و پرداخته دشمنان معرفی کرد.

خامنه‌ای، در ادامه مناظره علنی‌اش با حسن روحانی، بدون هیچ ملاحظه‌ای گفت: "در قضیه هسته‌ای توافق شد، اسمش را گذاشتیم "برجام"؛ برجام دیگری در قضایای منطقه و قانون اساسی کشور و برجام ۲ و ۳ و غیره باید به‌وجود بیاید تا بتوانیم راحت زندگی کنیم؛ این منطقی است که سعی می‌کنند در میان نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند."

حسن روحانی، مبتکر و مبدع اصطلاح "برجام ۲" است. او با استناد به موفقیتش در رسیدن به توافقی با قدرت‌های جهانی بر سر پرونده فعالیت‌های هسته‌ای ایران، خواستار در پیش گرفتن رویکردی مشابه در عرصه داخلی شد و از انتخابات هفت اسفند سال گذشته به عنوان نقطه آغاز برجام ۲ یاد کرد.

بنابراین جای تردیدی نیست که از نظر خامنه‌ای، نخبه‌ای که دارد برجام ۲ را به افکار عمومی جامعه منتقل می‌کند کسی نیست جز حسن روحانی.

با این اوصاف، خامنه‌ای با صراحت پرده از آنچه چند ماه پیش آن را نفوذ خوانده بود بر می‌دارد و مروج ایده برجام ۲ را چنان معرفی می‌کند که به طور منطقی نتوان نتیجه‌ای جز آن گرفت که او خواسته یا ناخواسته، یا بازیچه دشمن شده و یا از سوی دشمن مأموریت یافته که چنین کاری را انجام دهد و به گفته رهبر نظام، سیرت جمهوری اسلامی را تغییر دهد و آن را محتوای خود خالی کند.

خامنه‌ای که اکنون با چنین موضع‌گیری‌هایی عملاً خود را در جایگاه رهبر مخالفان و منتقدان دولت نشانده است، در برخورد با رئیس جمهوری نظامی که خود رهبری آن را بر عهده دارد تا همان جا پیش می‌رود که در برخوردش با نیروهای بیرون از قدرت.

او ابایی ندارد که ایده رئیس جمهوری اسلامی را نظر دشمن و به طور مشخص آمریکا بداند و او را کسی معرفی کند که طرح دشمن را به افکار عمومی در جامعه تزریق می‌کند.

بیان صریح چنین دیدگاهی بدون شک بدون پیامد نخواهد بود. فاصله گرفتن از موضع رهبری فراجناحی و نشستن بر مقام رهبر مخالفان، می‌تواند بر ماهیت و نوع واکنش کسانی که چنین تند و بی‌محابا مورد حمله قرار گرفته‌اند، به ویژه در آستانه آغاز رقابت‌های معطوف به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ تأثیراتی جدی بگذارد.

ضرب‌المثلی قدیمی می‌گوید "سالی که نکوست از بهارش پیداست."

حسن روحانی در پیام نوروزی خود آرزو کرده بود که سال جدید، سال وحدت و همدلی باشد، اما سخنرانی خامنه‌ای امید چندانی برای تحقق وحدت و همدلی مطلوب آقای روحانی نمی‌پروراند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر